زندگینامه و وصیتنامه شهدای مدافع حرم

دل نوشته یه دختر محجبه

آقا قبول ما دختریم ....
آقا قبول شهید نمی شویم ....
آقا قبول نمی گذارند تفنگ دستمان بگیریم و برویم مدافع حرم حضرت عشق (س) شویم .....
آقا قبول راه شهادت برایمان بسته شده.... قبول .....
همه را در اوج ناامیدی قبول کردیم .....
آری اشک میریزیم چون نمی توانیم ابراهیم باشیم نمی توانیم محمد هادی باشیم نمی توانیم علی باشیم ....
آری نمی توانیم .... هرکاری میخواهیم بکنیم می گویند شما دخترید توان کافی را ندارید ....
هروقت خواستیم تنها برویم گفتند دختر نباید تنها جایی بره ...
پس چگونه شبیه ابراهیم هادی و هادی ذوالفقاری و علی خلیلی شویم ؟
•°•°بنشینیم و فقط درس بخوانیم و آرزوی شهادت کنیم ؟
نمی شود به والله نمی شود .....
شهدا بیابید بگویید این دختران دلسوخته چه کنند ؟
چه کنند در این آشفته بازار فساد و بی حجابی و تنهایی مهدی فاطمه ؟
جوابم را شهدا دادند....
از شهدا به دختران محجبه ایران :
قبول 
هرکاری خواستید بکنید به یاد مهدی فاطمه باشید آن وقت خود به خود عزیز دل مهدی فاطمه می شوید آن وقت است که دیگر طاقت ماندن در دنیایی که بوی گناه را می دهد نخواهید داشت ...
آن وقت است که وقت شهادت است ...
آن وقت می فهمید که راه شهادت برای هیچ کس بسته نیست ...
آن وقت مسیر شهادت برایتان باز میشود حتی اگر دختر باشید ...
فقط اخلاص و نگاه مهدی فاطمه را درنظر بگیرید ....
در نبود ما پشت حضرت مهدی (عج) را خالی نکنید ....
یقه تان را میگیریم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید 
آری دختران نگویید شهید نمی شویم میشود ... میشود ....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

متن تبریک ولادت امام سجاد (ع)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

متن تبریک ولادت حضرت ابوالفضل (ع)




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

کـلنا عـباسک مـولاتی زیـنب...

 

منـم بـایـد بَـرم اره بـرم سَـرم بَـره

 

نــذارم هیـچ حـرومی طـرفه حَـرم بَـره

 

یـه روزی هـم مـیاد نفـسِ آخـرم بَـره

 


برگرفته شده از وبلاگ: nayedel255.blog.ir

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

ما را مدافعان حرم آفریده اند


ما را مدافعان حرم آفریده اند


 

لبیک یا زینب کبری (س)

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الشهدا

اعیاد شعبانیه بر تمامی مسلمین جهان مبارک

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

ولادت سه گل محمدی مبارک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

اعیاد شعبانیه مبارک

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

مجموعه از پوسترهای اعیاد شعبانیه . قسمت سوم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

مجموعه از پوسترهای اعیاد شعبانیه . قسمت دوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

مجموعه از پوسترهای اعیاد شعبانیه . قسمت اول

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

می گویند پاسدارها کارشان شده خوردن و خوابیدن ...!


می گویند پاسدارها کارشان شده خوردن و خوابیدن ...!

راست می گویند ... !

گلوله می خورند .......

آرام می خوابند .............

روزشان مبارک 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

یگان شماره ۸۲۰۰ اسرائیل چرا فارسی یاد می‌گیرد؟

اخیرا اسرائیل برنامه جدیدی را برای نفوذ در ایران به کار گرفته است، که در این گزارش به این موضوع می پردازیم. اخیرا فیلمی در فضای رسانه ای منتشر شده که در آن نشان می دهد عوامل دستگاه اطلاعاتی اسرائیل توسط یکی از مدیران بخش فارسی زبان اسرائیل آموزش می دهد.شبکه دو تلویزیون اسرائیل به […]


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

پاسدار واقعیی روزت مبارک...


14802053-5315-l


سر سلامتی سردار رشید سپاه اسلام صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

واکنش بهنوش بختیاری به واقعه خان طومان و شهادت رزمنده‌های ایرانی

بهنوش بختیاری بازیگر سینما و تلویزیون در اکانت اینستاگرامی خود نسبت به واقعه خان طومان و محاصره و شهادت تعداد از رزمنده‌های کشورمان در سوریه واکنش نشان داد.
به گزارش خبرنگار بلاغ، بهنوش بختیاری بازیگر سینما و تلویزیون در اکانت اینستاگرامی خود نسبت به واقعه خان طومان و محاصره و شهادت تعداد از رزمنده‌های کشورمان در سوریه واکنش نشان داد. 

متن پیام وی به شرح زیر است:

(خبرجام جم آن لاین.)...هرچی هست و نیست از غیرت این مردان باشرفه...هرکی هرچی میخواد بگه....من نه مجوز میخوام..نه پست دولتی..ونه از هیچ بنی بشری جز خدا میترسم... ولی وطن و هموطنم رو میپرستم...وبا تمام وجودم برای اسرا دعا میکنم...ما امنیت کشورمون رو ازین عزیزان داشتیم وداریم....ای خاک برسر من که یادم میره اگه هستم بخاطر وجود شهیدا و کسانیه که واسه منو شما جونشونو دادن...حاج قاسم سلیمانی همواره زنده باشی مرد.....رزمنده ها به شدت به دعای همه ما محتاجن....برای مدافعان حرم وهمه کسانی که برای هموطنشون میجنگن دعا کنیم......شرت کم داعش بی همه چیز.....یاحق....یاعلی
۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
خادم الشهدا

نامه به اهالی موسیقی پاپ! لطفا اندکی بیاندیشید ..

نامه به اهالی موسیقی پاپ! لطفا اندکی بیاندیشید .. 

یادداشت اختصاصی قافی/ به قلم مجتبی فرزانه (سردبیر):

در روزگاری که دسته گل های جوان این مرز و بوم از یار و دیار و سایر متعلقات آن دل کنده و در جبهه های جنگ حاضر شده و تن و جان خود را در برابر توپ و گلوله ی کینه توزان و سیاه پوشان و سیاه دلان عالم قرار می دهند تا نکند روزی با آنان در داخل مرزهای کشور رویارویی رخ دهد، عزیزان حوزه ی فرهنگ به ویژه وادی موسیقی، همچنان از "دوست دارم" و "عاشقتم" دم می زنند و در کنسرت هایشان دیگر مردمان این سرزمین را به بالا و پایین پریدن و جیغ بنفش دعوت می کنند! آیا این رزمندگان، زن و فرزند نداشته یا دوستشان ندارند و رابطه ی عاطفی میان آن ها برقرار نیست که از آنان دل کنده و پا به عرصه ی نبرد می گذارند! چرا جز اندکی که نامشان را هنرمندان وابسته به سیستم می گذارید که با عقیده ی خود کار می کنند نه با سیستم، شما در این حوزه از این نیرو و پتانسیل بالقوه استفاده نکرده و هنر به خرج نمی دهید که اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید چرا که مفاهیم وطن و ناموس که دیگر باید برایتان ارزشی داشته باشد!

NameBeAhaliePop01

شاید هنوز هم به این واقعیت ایمان ندارید که اگر در خارج از مرزهای کشورت نجنگی، در آینده ی نزدیک باید با دشمنان و زورگویان در داخل مرزهایت به نبرد بپردازی. همانگونه نبردی که ۸ سال، جان این ملت و زیرساخت هایش را گرفت. همان جنگی که بعضی ها در داخل می گویند "دیگر حرفش را نزدید. آن زمان تمام شده است." مگر نمی گویند تمام شده؟ پس چرا وقتی شیرمردان و عاقلان روزگاری در داخل، برای رخ ندادن مجدد آن پا به مرزهای خارجی می گذارند، آن ها را مورد هجمه های ناجوانمردانه قرار داده و به گرفتن مبالغ سنگین متهم می کنند؟ چرا این رشادت های جانانه که در فکر و مخیله ی منو شما نمی گنجد را به رشته ی تحریر درنیاورده و از آن با آثار خود حمایت و تقدیر نمی کنید؟

NameBeAhaliePop04

ای کسانی که به رئیس جمهور پیام می دهید و انتظار تغییر و تحول و حمایت دارید، آیا آپدیت کردن تنها برای ارتقای مدل ماشین و ورژن موبایل است؟ سر زدن به جانبازان و سالمندان و عیادت از آن ها دردی را دوا نمی کند. خودتان را بروز کنید. همین چند وقت اخیر بود که موج ابراز همدردی در مورد ۱۷۵ شهید دست بسته در جامعه ایجاد شد و تعداد زیادی از شما هم در شبکه های مجازی تان عکس و پست و جمله قرار دادید اما آیا یک قطعه موسیقی و کار ارزشی از شما به اصطلاح بزرگان موسیقی پاپ از دلش بیرون آمد؟ امروز نیاز جامعه به شماها در چه موردی است؟ آیا جمهوری اسلامی ایران تنها زمانی خوب است که امنیت را در کشور برقرار کند تا شما به انتشار آلبوم های صرفا عاشقانه ی خود و به دور از مفاهیم دینی، ارزشی و بصیرتی اقدام نموده و کنسرت های پس از آن را اجرا نمایید؟ آیا بسیج و سپاه تنها برای قرار گرفتن در مقابل هجمه های داخلی و گلوله های خارجی خوب است؟ لطفا اندکی بیاندیشید ..

NameBeAhaliePop02

آیا همان کسانی را که در کنسرت های خود به شور و نشاط کاذب دعوت می کنید که پس از برنامه دیگر خبری از آن نیست را در چهره ها و موقعیت های مشابه زنان و دختران سوریه و عراقی تصور کرده اید؟ آیا آن ها را دست و پا بسته یا در گوشه ای از کنج خانه و کاشانه شان دیده اید که عده ای مردان زندگی شان را کشته و در فکر تجاوز و غارتگری عفت و حیاءشان هستند؟ آیا مرگ را تنها برای همسایه خوش می پندارید و هیچ فکر عاقبت دور یا نزدیک اینگونه اقدامات وحشیانه را در خاک و وطن خود از سر عبور نمی دهید؟ که باز هم اگر پایه های دینی و اعتقادی محکمی ندارید، که بعضا بسیار هم دارید اما زمانی که یک هنرمند در صفحه ی شخصی خود حرف از اسلام و سربازانش را می زند یا تصویری از آنان منتشر می کند، با مقابله ی سرسختانه ی همان بالا و پایین پرها که اسمشان را بیهوده هوادار قلمداد می کنند روبرو می شود، چگونه می تواند آثار هنری اش را به سمت و سویی اینگونه سوق دهد که ترس کاهش لایک ها و افزایش اهانت ها دارد اما بدانید که با این اقدام، هواداران واقعی خود را پیدا می کنید که به این سادگی ها از شما دل نمی کنند.

NameBeAhaliePop03

هنر و هنرمند در جامعه حضور دارد و باید هم برای دربر گرفتن تمامی بعدهای اجتماعی که یکی از آن ها سرگرمی و گذران اوقات است، قدم بردارد اما توجه داشته باشید که این تنها یکی از چندین موارد و موضوعاتی است که شما می توانید در آن زمینه ها قلم به دست گرفته و هنرتان را خرج کنید. افکار و عقاید جوانان این جامعه با "دوست دارم ها"، "عاشقتم ها" و "تنهام گذاشتی ها" ساخته و پرداخته نمی شود. آرمان ها و داشته های دینی، اخلاقی و اجتماعی مردمان و سرزمین و دینتان را به رخ بکشید که دنیا از نداشته هایش بهترین استفاده ها را می کند اما اینجا هنرمند ما با داشتن مضامین بسیار زیاد برای کار کردن و پرداختن، به جو حاکم و حال حاضر عرف شده و بی دردسر جامعه ی هنری امروز دامن زده و اندک زحمتی به خود نمی دهد که در سایر عرصه ها قدم برداشته و اندکی برای این شکستن عرف و عادت اشتباه، آبرو خرج کند. بدانید که شما استعداد خود را در زمینه های هنری، خود به خود به دست نیاورده اید و نسبت به کم کاری هایتان در این موارد، مسئولید و اگر خدایی ناکرده در زندگی دنیایی تان به مشکل و خلل برخورد کرده و کارهایتان گره خورد، به عالم و آدم چنگ نزده و آسمان را به زمین نبافید و پی مقصر نگردید که چوب خدا هم از نوع بی صدایش موجود است هم از نوع صدادارش و یقینا روزی و روزگاری باید پاسخگوی انفعال های احتمالی خود باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

متن تبریک ولادت امام حسین علیه السلام



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

(تصاویر) شهدای ایرانی مدافع حرم در خان طومان


تصاویری که خواهید دید مردانی هستند اهل شمال که برای
 
دفاع از حرم حضرت زینب(س)از دیار خویش هجرت کردند
 
و در منطقه خان طومان سوریه حین مبارزه

 با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسیدند.

 
(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید علی عابدینی اهل فریدون کنار


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید حسین مشتاقی اهل نکاء


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید محمود دادمهر اهل ساری


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید سید جواد اسدی اهل ساری


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید رحیم کابلی اهل بهشهر


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید بهمن قنبری اهل بهشهر


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید سید رضا طاهر اهل بابل


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید رضا حاجی زاده اهل آمل


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید محمد بلباسی اهل قائم شهر

(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید جواد بریری اهل بابلسر


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید سعید کمالی اهل ساری


(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید حسن رجایی فر اهل بابل

(تصاویر) شهدای مدافع حرم در خان طومان
شهید علی جمشیدی اهل نور
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

اعیاد شعبانیه مبارک باد




🌷الّلهُمَّ 🌟💐

      🌷صلّ🌟💐

            🌷علْی 🌟💐

               🌷محَمَّدٍ 🌟💐

                  🌷وآلَ🌟💐

              🌷محَمَّدٍ🌟💐

        🌷وعَجِّل🌟💐

 🌷 فرَجَهُم🌟💐

🌷الّلهُمَّ 🌟💐

      🌷صلّ🌟💐

            🌷علْی 🌟💐

               🌷محَمَّدٍ 🌟💐

                  🌷وآلَ🌟💐

              🌷محَمَّدٍ🌟💐

        🌷وعَجِّل🌟💐

 🌷 فرَجَهُم🌟💐

🌷الّلهُمَّ 🌟💐

      🌷صلّ🌟💐

            🌷علْی 🌟💐

               🌷محَمَّدٍ 🌟💐

                  🌷وآلَ🌟💐

              🌷محَمَّدٍ🌟💐

        🌷وعَجِّل🌟💐

 🌷 فرَجَهُم🌟💐

🌷الّلهُمَّ 🌟💐

      🌷صلّ🌟💐

            🌷علْی 🌟💐

               🌷محَمَّدٍ 🌟💐

                  🌷وآلَ🌟💐

              🌷محَمَّدٍ🌟💐

        🌷وعَجِّل🌟💐

 🌷فرَجَهُم🌟 💐

 اعیاد شعبانیه بر تمامی مسلمین جهان مبارک و تهنیت باد .....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

اسامی نهایی شهدای مدافع حرم مازندران در "خان‌طومان"وضعیت درمانی ۲۱ مجروح مشخص شد

سپاه کربلا مازندران با انتشار اطلاعیه‌ای اسامی نهایی شهدای مازندرانی مدافع حرم در منطقه خان‌طومان سوریه را اعلام کرد.
 به گزارش حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛  روابط عمومی سپاه کربلا مازندران در اطلاعیه‌ای اظهار داشت: روابط عمومی سپاه کربلا به‌منظور جلوگیری از هرگونه اظهارنظری از وضعیت رزمندگان مدافع حرم آل‌الله که سبب تشویش اذهان و نگرانی جامعه و خانواده‌های گرانقدر رزمندگان غیور مدافع حرم شود پس از کسب اطلاعات از عالی‌ترین مرجع مطلع، در چند روز اخیر  اطلاعیه شماره 2 خود را برای مردم شهیدپرور استان صادر کرد.

متن این اطلاعیه بدین شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

امتیاز این شهیدان مدافع حرم که حکایت از مظلومیت آنها دارد، «شهادت در غربت» است. این  یک امتیاز بزرگی است و پیش خدای متعال فراموش نمی‌شود. (رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده‌های شهدای مدافع حرم 5/بهمن/94)

شهدای مدافع حرم مازندران از نسل بصیرند و همچون طوسی ایستاده در دفاع از اسلام و ولایت، خط سرخ شهادت را در دفاع از حرم آل الله در سوریه مشق کردند.

در چند روز اخیر سپاه کربلا تلاش فراوانی برای خنثی نمودن حربه‌های رسانه‌ای دشمن تکفیری در فضای مجازی برای تکمیل اطلاعات ناقص خود از رزمنده‌های مدافع حرم استان داشت و در نهایت با ارزیابی شرایط حساس منطقه برای جلوگیری از بهره‌کشی روانی دشمن از نبرد حلب و رایزنی‌ها درباره سرنوشت پیکر مطهر شهدا، پیگیری‌ها از وضعیت درمانی 21 مجروح استان مازندران و با تأیید نهایی عالی‌ترین مرجع مطلع از وضعیت این عزیزان، اسامی نهایی شهدای مازندرانی دفاع از حریم اهل بیت در استان حلب را بدین گونه منتشر می‌کند.

1-شهید حبیب الله (بهمن) قنبری ـ  بهشهر
2-  شهید رحیم کابلی ـ بهشهر
3-شهید رضا حاجی زاده ـ آمل
4-شهید حسن رجایی فر ـ بابل
5-شهید سید رضا طاهر ـ بابل
6-شهید سیدجواد اسدی ـ ساری
7-شهید سعید کمالی ـ میاندورود
8- شهید محمود رادمهر ـ ساری
9-شهید علیرضا بریری ـ   بابلسر
10-شهید علی عابدینی ـ فریدونکنار
11-شهید حسین مشتاقی ـ نکا
12- شهید علی جمشیدی ـ نور
13- شهید محمد بلباسی  ـ قائم‌شهر

روابط عمومی سپاه کربلا ضمن تبریک و تسلیت به خانواده‌های معظم شهدای مدافع حرم و مردم استان لاله خیز مازندران، صمیمانه از جامعه رسانه‌ای استان و عموم مردم که با صبر و حوصله، متعهدانه و هوشیارانه هرگونه بهره‌برداری نظام سلطه و جبهه کفر از رسانه‌های داخلی و جوسازی منفی برای برهم زدن آرامش روانی جامعه را خنثی نمودند قدردانی می‌کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

ختم صلوات

پیشاپیش سالروز ولادت امام حسین (ع) و  برادر باوفایش حضرت ابوالفضل عباس (ع) و فرزندش امام سجاد(ع) را به پیشگاه مقدس مولایمان مهدی صاحب الزمان ارواحنافداه و محبین و عاشقان حضرت

مبارک و فرخنده باد.


آقا ! بیا که بی تو پریشان شدن پس است. 

 از دوری تو پاره گریبان شدن پس است. 

   کنعان دل بدون تو شادی پذیر نیست.  

  یوسف! ظهور کن که پریشان شدن پس است.....



با عرض سلام خدمت شما دوستان گرامی به اطلاعتان می رسانیم که دروبلاگ مـــــــلازمــــان حـــــــرم ختم صلوات به مناسبت عید بزرگ شعبانیه به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام وخوشنودی قلب نازنین آن حضرت و تعجیل درفرجش و هدیه به محضر مبارک حضرت ختمی مرتبت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برگزارمی شود لذا ازشما علاقه مندان خواهشمندیم لطفا درصورت تمایل تعداد و نام خود در قسمت نطرات پست  اعلام کنید درضمن محدودیت زمانی ندارد..... 



با تشکر )



 


اجرتان بامولا



دل با صلوات محرم اسر
سیمرغ شود بلند پــــرواز شود
فرمود پیامبر که با هـر صـلوات
درهای اجـابت دعـــــــــا باز شود




 اسامی شرکت کنندگان درادامه ی مطلب:

 

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الشهدا

ذوالفقار محمدی؛ مدافع حرم از لشکر فاطمیون به شهادت رسید

مدافع حرم

ذوالفقار محمدی، مدافع حرم حضرت زینب(س) از لشکر فاطمیون

 در درگیری با نیروهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید.

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الشهدا

گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس

با گذشت 24 ساعت از اشغال شهرک استراتژیک خان طومان واقع در حاشیه جنوبی شهر حلب سوریه، منابع میدانی از گشوده شدن درهای جهنم بر روی تروریستهای تکفیری ارتش آزاد و القاعده مستقر در آن خبر داده اند.

 با گذشت 24 ساعت از اشغال شهرک استراتژیک خان طومان واقع در حاشیه جنوبی شهر حلب سوریه، منابع میدانی از گشوده شدن درهای جهنم بر روی تروریستهای تکفیری ارتش آزاد و القاعده مستقر در آن خبر داده اند.

 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
بنابر این گزارش، از روز گذشته یگانهای موشکی، ضد زره، نیروی هوایی ارتش سوریه و مدافعان حرم حضرت زینب (س) با گلوله باران و بمباران بی امان زمینی و هوایی مواضع تروریستهای تکفیری در شهرک خان طومان حلب تلفات و خسارات بسیار سنگینی را به آنها وارد آورده اند. شدت گلوله بانرها به حدی است که رسانه های نزدیک به گروه های تروریستی القاعده و ارتش آزاد از ناممکن بودن حفظ مواضع خود در این شهر و مناطق اطرافش خبر داده اند. بنابر اظهارات یک منبع میدانی 22 حمله هوایی در طی کنتر از 24 ساعت گذشته خطوط تدارکاتی و  استحکامات دفاعی تروریستهای تکفیری را بشدت هدف قرار داده و نابود کرده است.
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
 
گشوده شدن درهای جنهم در خان طومان+عکس
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

متن تبریک حلول ماه شعبان


متن تبریک حلول ماه شعبان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

محمد امین(ص) قبل از شب ٢۷ رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز نیاز پرداخت و در عالم خواب رویاهایی می‌دید راستین و برابر پروردگار بزرگش برای پذیرش وحی به‌تدریج آماده می‌شد. درعالم واقع روح الامین، جبرئل بزرگ، فرشته وحی مامور شد آیاتی از قرآن را بر او بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد.

حضرت محمد مصطفی (ص) در این هنگام چهل سال بود. تنهایی و توجه خاص او در غار حالتی غریب در او ایجاد می‌کرد. حالتی وصف ناشدنی، ترس و ابهام از یک طرف و شعف و سبک بالی از سوی دیگر و به ناگاه در شبی از این لیالی پر قدر فرشته وحی به یکباره بر او نازل گردید با این پیام:

«اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ وربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم»
سائل درمانده نا امید نگردد، گر که بکوبد در سرای محمد (ص)
ای که ندای اذان رسید به گوشت
هان که به گوشت رسد ندای محمد (ص)
مبعث رسول اکرم بر همه مسلمانان جهان مبارک باد

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

امشب که شب مبعث احمد باشد
 مشمول همه عطای سرمد باشد

یارب چه شود طلوع صبح فردا
 صبح فرج آل محمد باشد
عید بزرگ مبعث مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

گر فکر رهایی ز غم و راه نجاتی
در این شب پر فیض تو خواهی ثمراتی
باید که به کوری دو چشمان حسودان
بر احمد و آلش بفرستی صلواتی
عید مبعث مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

زمین محله اصحاب آسمان شده بود
زمان مبشّر جشن فرشتگان شده بود
در آن دمی که تمام فضای غار حرا
پر از طنین صدای بخوان بخوان شده بود
بعثت پیامبر اکرم بر پیروان حقیقیش تهنیت باد

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

از عرش برین همیشه تا دامن خاک
پیوسته رسد سروشی از قادر پاک
کای مایه امید دو عالم احمد
لولک لما خلقت الافلاک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

مبعثش با اقرا باسم ربک آغاز
و با انا اعطیناک الکوثر بیمه
و با الیوماکملت لکم دینکم
جاودانه شد
عیدتان مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

گل، بوی بهشت را ز احمد دارد
این بوی خوش از خالق سرمد دارد
گویند که گل عطر محمد دارد
نور و شعف از وجود احمد دارد

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

در آن هنگامه ها مردی غمین با چشم تر هر شب
به کور نور در غار حرا میرفت
همه شب با غمی سنگین
به بال مرغ اندیشه
لبش خاموش بود ولی سر و پایش پر فریاد
به فریاد خدایی تا دل بی انتها میرفت
تنی لرزان دلی ترسان
و بیم از حق تعالی داشت
و در آن غار تنهایی روایی روشن
از کروبیان عرش اعلا داشت!!

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

نورانی و زیباست، همه روی محمد
خاتم شده از بهره خدا، سوی محمد
نوری است، به رخساره ی دلدار
دل داده به سویش ،وفا کوی محمد
عید مبعث بر شما مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود، محمد غرق در اندیشه بود
که ناگهان صدایی گیرا و گرم در غار پیچید:
بخوان! بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، آدمی را از لخته خونی آفرید
بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است،
همو که با قلم آموخت و به آدمی آنچه را که نمی‌دانست بیاموخت
عید مبعث مبارک باد

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

ما را تو صفا ده به صفای صلوات
همراه ملک شو به نوای صلوات
گلزار بهشت است بهای صلوات
خواهی که شود مشکلت آسان
اینک بفرست بر محمد و آل محمد صلوات
مبعث پیامبر(ص) مبارک!

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

یا محمد ای خرد پابست تو
ای چراغ مهر و مه در دست تو
هر زمان گلواژه هایت تازه‌تر
بلکه از هستی بلند آوازه‌تر
ختم شد بر قامتت پیغمبری
این ترا باشد دلیل برتری
عید مبعث مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

امشب شب غار حرا از روز روشن‌تر شده
امشب فضای مکه پر از جلوه ی کوثر شده
امشب جهان رشک جنان امشب زمین کوثر شده
امشب امین وحی حق نازل به پیغمبر شده

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

تمام افرینش سبز پوش است
حریم عرش لبریز از سروش است
ملایک پای کوبان نغمه بر لب
محمد خلعت بعثت به دوش است
عیدتان مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

جان جهان و فخر زمان است مصطفی
قدرش فزون تر از رمضان است مصطفی
آن خاتم و امام و امید و رسول دین
یکتا سپهر کون و مکان است مصطفی
عید مبعث مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
که نبی شد پسر آمنه، ماه عربی
بعثتی کرد که ابلیس طمع کرد به عفو
رحمتی کرد که خاموش شود هر غضبی
عید مبعث بر مسلمین جهان مبارک

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

آوای بخوان بخوانِ او می‌ریزد از غار
صدای گفت‌وگو می‌ریزد
گفت فرشته: اقرأ باسم ربک
عشق است کز آسمان فرو می ریزد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

روزگاری بود میوه‌اش فتنه، خوراکش مردار، زندگی‌اش آلوده، سایه‌های ترس
شانه‌های بردگان را می‌لرزاند، تازیانه ستم، عاطفه را از چهره‌ها می‌سترد
تاریکی، در اعماق تن انسان زوزه می‌کشید و دخترکان بی گناه در خاک سرد
زنده به گور می شدند و در این هنگام بود که محمد(ص) بر چکاد کوه نور ایستاد
و زمین در زیر پاهای او استوار گردید. بعثت رسول اکرم مبارک باد

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

خجسته باد زیبا مبعثی که
با اقرا باسم ربک آغاز و با
انا اعطیناک الکوثر بیمه
و با الیوم اکملت لکم دینکم جاودانه شد

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

متن تبریک مبعث پیامبر (ص)

از حراء آیات رحمان و رحیم آمد پدید
با نخستین حرف، قرآن کریم آمد پدید
صوت اقراء باسم ربک میرسد بر گوش جان
یا که از غار حراء خلق عظیم آمد پدید
عید مبعث بر شما مبارک باد
بر محمد و آل محمد صلوات
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

بعثت رسول مهربانی مبارک



با گلبرگهای محمدی نگاشته ام....


پیامبر مهربانی ها


محمد (ص) ! ترا دوست می دارم


به رسم مسلمانی ام


به آئین مهربانی ها


زیرا که تو پیامبر عطوفت های بی دریغ


پیامبر مهربانی ها هستی .


۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الشهدا

پوستر مبعث

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

مبعث مبارک



ای احمدیان به نام احمد صلوات

هر دم به هزار ساعت از دم صلوات

از نور محمدی دلم مسرور است

پیوسته بگو تو بر محمد صلوات


عید بزرگ مبعث بر شما مبارک💐


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الشهدا

استقبال ورزنه ای ها از یوسف گمگشته خانواده شهید بوجاری

IMG_0221


به گزارش اصفهان شرق از ورزنه، مردم شرق اصفهان صبح امروز با حضور پرشور در مراسم تشییع و خاکسپاری شهید محمد بوجاری بار دیگر با آرمان های امام خمینی (ره) و شهدای هشت سال دفاع مقدس تجدید پیمان بسته و پشتیبانی خود از ولایت فقیه را اعلام نمودند.

امروز صحنه های زیبایی از عاشقی با حضور مردان و زنان ورزنه ای بار دیگر در شناسنامه مردمی به ثبت رسید که سال هاست مهر ولایتمداری و ایثارگری بر پیشانی شان ثبت شده است.

شهید محمد بوجاری ۳۱ سال دور از وطن ماند و عید امسال، بهاری از جنس بازگشت یوسف گمگشته در ورزنه پیچید.

خوش امدی محمد جان و چه به موقع امدی نوجوان ۱۷ ساله خاندان بوجاری…..

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الشهدا

مهم‌ترین پیغام «مدافع حرم» که در دستمال کاغذی نوشته شد!

لحظاتی قبل از عقد دستمال تاشده‌ای از طرف داماد به من رسید که اختصاصی‌ترین خواسته صالح از من بود.

مهم‌ترین پیغام «مدافع حرم» که در دستمال کاغذی نوشته شد! +عکس

مریم اختری؛ وقتی روایات سید شهیدان اهل قلم در مورد شهدا را می‌خوانیم، گویا در میان حرف‌هایش، حق شهدای مدافع حرم هم به خوبی ادا شده، بس که شباهت عجیبی‌ست میان شهدا طی اعصار و قرون:

«بشنو، زبان حال آنان را بشنو: حسینا، اماما، هرچند ما عاشوراییانِ قرن پانزدهم هجری قمری در کربلا نبودیم تا به ندای «هل من ناصر» تو پاسخ گوییم و حق را یاری کنیم، اما حسینا، ما می‌دانیم که تاریخ بر محور تو و عاشورا و کربلایت می‌گردد. زمان از آن می‌گذرد تا یاران تو را از صُلب پدران و رَحِم مادرانشان بیرون کشد و همه آنان را در زیر عَلَم خون‌خواهی تو گرد آورد و آنان را وارث زمین گرداند و این چنین، همه تاریخ روزی بیش نیست و آن روز عاشوراست.»

 

«شهید عبدالصالح زارع بهنمیری» از مدافعین بابلسری است که بسیجیان و اهالی راهیان نور، غالباً‌ خادمی‌ او را در فکه به یاد دارند.

 

 

 

 

حالا از او «محمد حسین» یک ساله به یادگارمانده که زمان شهادت پدرش تنها 7 ماه داشت!

 

خبرگزاری فارس گفتگویی صمیمانه با «سمیرا (زهرا) کمالی» همسر گرانقدر شهید انجام داده که در ادامه تقدیم می‌گردد.

 

 

 

 

*بابلسری شدم!

همسرم اصالتاً بابلسری بود و من اصفهانی. پدر و مادرم دخترعمو و پسرعمو هستند. پدر و مادر همسرم به دلیل شغل پدرشوهرم در قم زندگی می‌کنند، اما اصالتاً بابلسری‌اند، شهر بهنمیر. من یک برادر کوچکتر دارم و آقا صالح 2 برادر و یک خواهر.

 

همسرم در دانشگاه بابل در رشته حقوق تحصیل کرده بود و من دانشجوی حسابداری دانشگاه الزهرا بودم که بعد از ازدواج به بابلسر انتقالی گرفتم. همسرم پاسدار بود و در بخش آموزش پادگان المهدی بابل خدمت می‌کرد. از محل کار او تا خانه‌مان که در بابلسر بود، حدوداً یک ربع، بیست دقیقه فاصله بود.

 

*آشنا نبودیم

قبل از ازدواج هیچ آشنایی با هم نداشتیم. خاله آقا صالح که همسر شهید است، ساکن شهرک ما بود. پسرخاله‌اش عضو هیأت مدیره شهرک است که پدرم با آنها همکاری داشت. او به مادرش گفته بود تصور می‌کنم آقای کمالی دختر دارد... آنها از این موضوع هم مطمئن نبودند، چه اینکه من چند ساله‌ام!

 

مادر آقا صالح با مادرم تماس گرفت و در مورد من اطلاعاتی گرفت. بعد خاله‌اش به خانه ما آمد، با مادرم صحبت کرد و بعد از آن به خواستگاری رسمی آمدند.

 

 

 

 

*امر امام خامنه ای...

در جلسه خواستگاری بیشتر او حرف می‌زد. برای من هم مادیات مهم نبود، در این موارد زیاد حرف نزدیم. روی به حجاب خیلی تأکید می‌کرد و به ولایت علاقه عجیبی داشت. بسیار بسیار فرمایشات امام خامنه‌ای برایش مهم بود. در مورد شغلش حرف زد و حتی سختی‌های آن. اینکه ممکن است به مأموریت برود یا از لحاظ زمانی گاهی دیر به خانه بیاید و...

 

بعدها اما تنها یک‌بار به مأموریت رفت آن هم داخل ایران که یک دوره آموزشی در اصفهان بود. صالح هم آموزش می‌دید و هم به بقیه آموزش می‌داد. تک‌تیرانداز ماهری بود.

 

*جواب منفی به صالح

پدرم می‌گفت زندگی در شهر دور به اختیار خود شماست، اما مادرم بسیار مخالف بود. از آنجا که مادرم هم از خانواده‌اش در اصفهان جدا شده و سختی دوری را چشیده بود، نمی‌خواست من هم از او دور شوم و همان مسیر برای من هم تکرار شود. البته خود من هم هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم بتوانم به شهر دیگری و دور از خانواده بروم. وابستگی زیادی به خانواده داشتم و باورم نمی‌شد که راضی شوم به یک شهر دور با فرهنگ و آداب متفاوت و حتی زبان دیگر بروم! جمع‌بندی نظرات خانواده ما، جواب منفی بود که به خانواده آقای زارع اعلام شد.

 

 

 

 

*تنها مردی که به دلم نشست!

از نظر بقیه همه چیز تمام شده بود، اما واقعاً برای من نه! برای اولین‌بار بود که کسی این همه به دلم نشسته بود. قبل از آن حتی رغبت دیدن خواستگارها را نداشت. البته قصد جدی هم برای ازدواج نداشتم. یادم هست که آقا صالح هم اولین‌بار که آمدند، برنامه‌ام همین بود که جواب رد بدم! اما بعد از آنکه باهم صحبت کردیم، قصه تغییر کرد... حالا این من بودم که دلم می‌خواست «صالح» مرد زندگی‌ام باشد.

 

*روز اول ربیع‌الاول

تمام دو ماه محرم و صفر لحظه‌ای فراموشش نکردم. با اینکه در جلسات ابتدایی شماره تلفن همراهش را داده بود که اگر سؤالی داشتیم بپرسیم، اما نه من و نه او از آن استفاده‌ای نکردیم. به ظاهر با جواب منفی خانواده باید همه چیز تمام می‌شد اما بهمن‌ماه، روز اول ربیع‌الاول، آقا صالح دوباره آمد!

 

مادرش می‌گفت با وجود اینکه من هم موضوع را فراموش کرده بودم و حتی دنبال گزینه‌های دیگر می‌گشتم، اما صالح گفت «دوباره به همانجا برویم، توکل به خدا!»

 

 

 

 

*آدم روزهای سخت نیستم

حالا دیگر بیشتر خانواده‌ها باهم صحبت کردند. این‌بار پدرم گفت «با موقعیت نظامی آقا صالح، حتی ممکن است دائماً بین شهرهای مختلف در رفت و آمد باشد.» پدر خودش نظامی است و شرایط این زندگی را می‌دانست و حتی برایم توضیح می‌داد. او مطمئن بود من آدم روزهای سخت نیستم و واقعاً تحمل سختی و مشقت را ندارم. تمام اینها را که کنار هم می‌گذاشت، می‌گفت «تو حتی تحمل ذره‌ای شرایط سخت را نداری... پس جوابمان «نه!» است.»

 

راستش با پدرم مخالفت نمی‌کردم، شاید حیا مانع می‌شد، نمی‌دانم. اما در دلم می‌گفتم «تحمل می‌کنم... اینها مهم نیست، تحمل می‌کنم.» اما آنها متوجه شدند که باوجود سکوت، جوابم منفی نیست!

 

*14 سکه

این‌بار قضیه جدی‌تر شده بود. حالا با مشکل دیگر مواجه بودیم به نام مهریه! آقا صالح از همان ابتدای خواستگاری به من گفته بود که «من نمی‌توانم مهریه بالا را پرداخت کنم و چون مهریه به گردن من باقی می‌ماند، نمی‌توانم کاری را که نمی‌توانم انجام دهم، قول بدهم.» نظرش روی 14 سکه بود، اما پدرم اصلاً قبول نمی‌کرد! تمام اقوام ما اصفهانی بودند و... واقعاً به دل من هم مبالغ بالا نبود! حتی یک سکه‌اش را هم نمی‌خواستم، اما رسم و رسومات بود و مخالفت جدی پدر و پدربزرگم! 14 سکه بیشتر به طنز شبیه بود برایشان.

 

بعدها آقا صالح می‌گفت «نمی‌دانم چه شد که قبول کردم با 100 سکه به عقد هم درآمدیم!»

 

*استخاره رهایی از تردید

قبل از عقد به خاطر تردیدهای زیاد خانواده که حتی به من هم سرایت کرده بود، از آیت‌ الله ناصری درخواست استخاره کردیم؛ «شرایط سختی دارد، اما عاقبتش خیلی خوب است.»

 

حتی پدر به‌طور اختصاصی با آیت‌ الله ناصری صحبت کرد. انگار سختی هایی که به ذهنش می‌رسید را برای ایشان شمرده بود. بابا می‌گفت هرچه می‌گفتم، ایشان فرموده بودند «اما عاقبتش خوب است...»

 

شرایط سخت به عاقبت بخیری‌اش می‌ارزید. تردیدها برطرف شد و آقا صالح شد داماد خانواده ما! آن هم بعد از 5 ماه در اسفندماه سال 92. دایی آقا صالح که روحانی بود عقد ما را خواند.

 

 

 

 

*وعده برای دلخوشی

بار دوم که برگشتند، یکی از سؤال‌هایی که فکر مرا به خودش مشغول کرده بود و دلم می‌خواست پاسخ آن همانی باشد که در ذهن دارم این بود که پرسیدم «آیا جای امیدواری هست که شغل شما به تهران منتقل شود؟» یادم هست که صالح با حالت خاصی گفت «دنبال انتقالی هستم، اما هیچ قولی نمی‌دهم!» برایم جالب بود. حتی برای دلخوشی من هم حاضر نبود وعده واهی بدهد.

 

*تنها آرزوی صالح

فکر می‌کنم همسرم تنها یک آرزو در دنیا داشت و برای آن بسیار تلاش می‌کرد. قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که حتماً وقت عقد آن را برایم بخواه. وقتی برای عقد رفتیم، با فاصله از هم نشستیم. آن لحظات تمام دغدغه‌ام این بود که با این فاصله چطور به او بگویم که چه دعایی داشت؟ حتماً او هم نمی‌توانست با صدای بلند خواسته‌اش را بگوید. تا لحظاتی دیگر خطبه عقد جاری می‌شد و من از خواسته صالح بی‌خبر بودم! نمی‌دانستم چه کنم.

 

در همین اثنا، خواهر آقاصالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت این را داداش فرستاد. دستمال را باز کردم، روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: «دعا کن من شهید شوم...» یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا کردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود، اما واقعاً تصور نمی‌کردم این خواسته قلبی به این سرعت محقق شود... من گفته بودم عاقبتش، که به حساب ذهن من، تا این عاقبت سال‌های سال فرصت داشتم... فکرش را نمی‌کردم که به این زودی داشتن صالح به آخر برسد.

 

 

 

 

*بابلسری شدم!

همسرم اصالتاً بابلسری بودند و من اصفهانی. پدر و مادرم دخترعمو و پسرعمو هستند. پدر و مادر همسرم به دلیل شغل پدرشوهرم در قم زندگی می‌کنند، اما اصالتاً بابلسری‌اند، شهر بهنمیر.من یک برادر کوچکتر دارم و آقا صالح 2 برادر و یک خواهر.

 

بعد از ازدواج من هم بابلسری شدم. همسرم پاسدار بود و در بخش آموزش پادگان المهدی بابل خدمت می‌کرد. ما ساکن بابلسر بودیم که حدوداً یک ربع، بیست دقیقه از خانه تا محل کار آقا صالح فاصله بود.

 

*زهرا صدایت می‌زنم!

با اینکه نام شناسنامه‌ای من «سمیرا» است، اما بعد از جاری شدن عقد، آقا صالح گفت که دوست دارد مرا زهرا صدا بزند! علاقه عجیبی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) داشت آنقدر که تمام مدت فاطمیه و حتی دهه بین 2 فاطمیه اول و دوم را هم پیراهن سیاه به تن می‌کرد.

 

بعد از ازدواج، حتی خود من هم باورم شد که نامم زهراست. انگار با این اسم خیلی زود انس گرفته بودم. همین قدر که صالح این اسم را دوست داشت کافی بود تا من هم شیفته نام جدیدم شوم. آنقدر که وقتی کسی نام زهرا را صدا می‌زد، ناخودآگاه برای جواب‌دادن برمی‌گشتم. انگار اسم خودم را فراموش کرده بودم.

 

صالح در خانه پدر و مادرم به احترام آنها، مرا «سمیرا» صدا می‌زد و در بقیه مکان‌ها «زهرا». هنوز هم وقتی نامم را می‌پرسند، می‌گویم «زهرا کمالی».

 

*آقای به تمام معنا

همسرم بجز نام «زهرا»، گاهی هم «خانم» خطابم می‌کرد. من خیلی کم «صالح» می‌گفتم و اغلب «آقا صالح» صدایش می‌زدم. احساس می‌کردم خودش هم دوست دارد اینطور صدازدن را. البته از حق نگذریم شاید دلم نمی‌آمد کمتر از «آقا» خطابش کنم. مرد زندگی من یک «آقای» به تمام معنا بود؛ «آقا صالح».

 

 

 

 

*گل یاس

محبتش خیلی زیاد بود ومهربانی‌اش مثال‌زدنی...حتی اگر در اوج عصبانیت هم خواسته‌ای از او داشتم، به سرعت آن را برآورده می‌کرد. یادم نمی‌آید با هم قهر کرده باشیم، اما اگر اختلاف نظری هم داشتیم، صالح به سرعت برای رفع کدورت پیشقدم می‌شد. مثلاً چون می‌دانست من گلدان‌هایی که گل دارند را خیلی دوست دارم، برایم از آن گلدان‌ها می‌خرید تا از دلم درآید. مخصوصاً که عاشق گلدان گل یاس بودم...

 

*جشن تولد 2 نفره

تولدم 14 آذر ماه 69 است. ماهی که گل یاس در آن به بار می‌نشیند. یادم هست سال اول بعد از ازدواج، اصلاً روز تولدم را به خاطر نداشتم که صالح با یک گلدان گل یاس به خانه آمد و برایم تولد گرفت. جشن تولد دو نفره من و صالح... خیلی ذوق‌زده شدم. مخصوصاً اینکه خودم هم یادم نبود که روز تولدم است. بعد هم با اصرار از من خواست که باهم به بازار برویم تا هدیه تولدم را بخرم. تنها به بازار رفتن را دوست نداشت، می‌گفت دلم می‌خواهد هدیه‌ات با سلیقه خودت انتخاب شود.

 

اما گلدان گل‌هایی که صالح می‌خرید، چیز دیگری بود.... هدیه گلدان‌های گل، خیلی خوشحالم می‌کرد... اختصاصی به آن گلدان‌هایم رسیدگی می‌کردم تا کمترین آسیبی نبیند. خب، هدیه صالح من بود...

 

 

 

 

*باغ مینیاتوری

صالح به گل، گیاه و درخت حسابی علاقه داشت. با اینکه در خانه حیاط نداشتیم، بالکن خانه‌ ما یک باغ مینیاتوری زیبا بود پر از گیاه. یکبار درخت زردآلو را در گلدانی در بالکن کاشت. هوای بابلسر برای رشد زردآلو مناسب نیست و معمولاً ثمر نمی‌دهد، اما درخت گلدانی ما به شکوفه نشست و بعد از آن حدوداً پنجاه و چند تا زردآلوی خوشمزه داد که تعجب همه را برانگیخت. یادم هست وقتی شکوفه‌های زردآلو درآمد، تمام بالکن پر از شکوفه شد. آنقدر زیبا بود که دلمان می‌خواست ساعت‌ها نگاهش کنیم. شکوفه‌های درشت 5 گلبرگی سفید با پایه‌های قرمز و پرچم‌های زرد روی شاخه‌های درخت جوان ما.

 

حتی انواع و اقسام سبزی‌ها را هم در گلدان‌های جداگانه می‌کاشت و در بالکن نگهداری می‌کرد. یادم هست که برای عید سال 94 پشت پنجره را گلدان‌های کوچک چیده بود که نمای فوق‌العاده‌ای به خانه می‌داد. من گل آزالیا را هم خیلی دوست داشتم، فقط یکبار این را به صالح گفته بودم. 2 گلدان زیبای آزالیا هم خرید تا کنار گلدان‌های عیدانه بگذارد.

 

*نوبرانه

هر روز هنگام برگشت از محل کار، قبل از حرکت تماس می‌گرفت و می‌پرسید «برای خانه چیزی نیاز داریم؟» بااینکه بارها به او گفته بودم اگرخریدی نیاز باشد، خودم تماس می‌گیرم و می‌گویم، اما باز هم لحظه حرکت به سمت خانه تماس می‌گرفت و می‌گفت «خانم! برای خانه چیزی احتیاج نداری؟» دیگر من هم عادت کرده بودم که رأس ساعت مشخص، تماس بگیرد و ...

 

تا نوبرانه‌ای به بازار می‌آمد، سریع آن را می‌خرید و برایم می‌آورد، آن هم به مقدار خیلی زیاد که حتی مرا شاکی می‌کرد که «ما فقط دو نفریم! این همه برای 2 نفر؟»

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الشهدا