زندگینامه و وصیتنامه شهدای مدافع حرم

۱۰۶ مطلب با موضوع «شهدای مدافع حرم» ثبت شده است

عشقی که بی‌بی‌سی هرگز نمی‌تواند ببیند

پدر شهید افغانستانی مدافع حرم به ادعای پوچ رسانه‌های غربی واکنش نشان داد و گفت: این رسانه‌ها واقعیت‌ها را نمی‌بینید، اگر میلیاردها هم پول می‌دادند، حاضر نبودم فرزندم را از دست بدهم، پسرم عاشق شد و به سوریه رفت.

عشقی که بی‌بی‌سی هرگز نمی‌تواند ببیند

«سید منور حسینی» پدر شهید سیدرضا حسینی» از اتباع افغانستانی در ایران در گفت‌‌وگو با فارس، با رد این ادعا که پسرم به خاطر پول یا با اجبار به عنوان مدافع حرم به شهادت نرسید، گفت: پسرم عاشق حضرت زینب بود و بعد از بازگشت برادرش از سوریه گفت برای دفاع از حرمی بی‌بی زینب می‌خواهد به سوریه برود.

 

پسرم را با دنیا معاوضه نمی‌کردم

 

پدر شهید مدافع حرم با بیان اینکه اگر تریلی‌تریلی پول به من بدهند حاضر نبودم که پسرم را را از دست می‌دادم، گفت: سیدرضا عاشق شده بود و برای همین رفت، برای این رضایت دادم  اگر عمه‌ام بی‌بی زینب در آن دنیا از من بپرسد که چرا مانع پسرم شدم من چه جوابی باید بدهم، بنابراین اگر هر که کسی که فکر می‌کند که پسرم به خاطر پول یا هر چیز دیگری شهید شد دروغ می‌گوید.

 

حسینی گفت: اگر حرم بی‌بی زینب ویران شود، در آن دنیا من با چه روی به امام حسین (ع) نگاه کنم، شخصی که عاشق نباشد این کار را قبول نمی‌کند، پسرم روز قبل از شهادتش به همرزمانش می‌گوید که بیشتر در کنار هم باشند چرا که فردا شهید می‌شود و همان‌طور هم شد و ساعت 10 صبح روز بعد شهید شد.

 

در مراسم تشیع پسرم لباس سفید به تن کردم

 

وی با اشاره به عکس پسرش در لباس رزم گفت: به پسرم افتخار می کنم چرا که همانند حضرت ابوالفضل (ع) به هنگام شهادت دستش قطع شد در مراسم تشیع پسرم لباس سفید به تن کردم و از مردم هم خواستم که با لباس عروسی در مراسم تشیع پسرم شرکت کنند، اجازه ندادم پرچم‌های سیاه نصب کنند.

 

 پدر شهید مدافع حرم با بیان اینکه دشمن کوردل جدایی ایران را از افغانستان می‌خواهد گفت: دشمن این مسائل را درک نخواهد کرد و رهبر ما آیت‌الله‌ خامنه‌ای هرچه بگوید جان خود را فدا می‌کنیم.

 

پسرم آن دنیا مرا شفاعت می‌کند

 

حسینی با تأکید براینکه اگر میلیاردها هم به من می‌دادند حاضر نبودم فرزندم را از دست بدهم، عنوان کرد: چرا باید این کار را می‌کردم شاید من زودتر از پسرم از دنیا می‌رفتم و آن وقت این پول ارزشی نداشت، پسرم در آن دنیا من را شفاعت خواهد‌کرد و این دنیا ارزشی ندارد.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الشهدا

تشیع پیکر شهید مدافع حرم میثم نجفی

شهید میثم نجفی

 

 

 

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 27 ثانیه 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

مداحی حاج میثم مطیعی دروصف شهید همدانی

 
 
 
 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الشهدا

مانورِ قدرتِ یک «مادر مسلمان»

در آیینِ تشییع، مادر «جمیل»، در حرکتی نمادین، با چادری سفید، گویی در مراسم ازدواج فرزند 22 ساله اش حاضر شده باشد، با دسته گل و چهره ای خندان، به استقبال او رفت.

«جمیل محمد ملیجی» به تاریخ 4 شهریور 1372 شمسی، در شهرک «ناقوره» واقع در «جنوب لبنان» متولد شد. وی در نوجوانی به «مقاومت اسلامی»(شاخه نظانی «حزب الله لبنان») پیوست و مدتی پیش، داوطلبانه جهت حضور در یگان های مدافع حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) به «سوریه» اعزام شد. وی سرانجام به تاریخ 19 اسفند 1394 شمسی، طی نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشود.

 

جسم مطهر «جمیل» روز 20 اسفند 1394 شمسی به زادگاهش بازگشت و پس از تشییع باشکوهی، در آرامستانِ شهرک «ناقوره» تا روز ظهور مولایش به امانت سپرده شد.


در آیینِ تشییع پیکر شهید،  مادر او، با چادری سفید حاضر شد و با آدابی حماسی و پرشور، فرزندش را مشایعت نمود. این بانوی بزرگوار، در حرکتی نمادین، گویی در مراسم ازدواج فرزند 22 ساله اش حاضر شده باشد، با دسته گل و چهره ای خندان، به استقبال پیکر او رفت و لحظاتی باشکوه را در تاریخ «مقاومت شیعی» به ثبت رساند.


آن چه پیش رو دارید، برش هایی است از آیین تشییع شهید «جمیل محمد ملیجی».




 




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

تشیع پیکر شهید محمد حسین حمزه در سمنان


یکی دیگر از مدافعان حرم سمنانی در حومه حلب سوریه در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به فیض شهادت نایل آمد.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

شهید محمد حسن خلیلی معروف به (رسول خلیلی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

دلم برای خنده هایت تنگ شده مصطفی جان

""photo_2016-03-26_11-03- 4 " 6 "

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

تقدیم به یسنا - دختر شهید مدافع حرم امیرعلی هیودی


یسنا

از غصه اگر چه می رود از ما جان

بر روی لبت نشسته هی "بابا جان!"

لبخند بزن که حضرت زینب گفت:

روز پدرت مبارک ای "یسنا" جان
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

کدام صحنه و حادثه می تواند بدتر از این باشد مدافعان حرم بخاطر این صحنه رفتند

421331880_143195

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

دعا کردم که چیزی از من نماند



دعا کردم که چیزی از من نماند
کسی نماز میت بر تن نخواند
به یاد پیکرهای روی زمین مانده...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

پنجمین «مدافع حرم» از ارتش

«حمدالله بخشنده» از رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شده و حین مبارزه با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید.

حمدالله بخشنده از رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شده و حین مبارزه با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید.

 

وی پنجمین شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران است.

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

با شنیدن پیام «آقا» عازم سوریه شدم

زمانی که شنیدم رهبر و امامم فرمودند "سوریه باید حفظ شود وظیفه خود دانستم، به عنوان سربازی کوچک در این جهاد شرکت کرده و حرف امامم را زمین نگذارم."

با شنیدن پیام «آقا» عازم سوریه شدم

احمد رضایی به همراه دلاور مردان تیپ 21 امام رضا (ع) نیشابور جهت عملیات مستشاری داوطلبانه به سوریه اعزام شده بود در ظهر روز چهارشنبه 14 بهمن 94 در عملیات آزاد سازی نبل و الزهرا به همراه فرمانده تیپ 21 سردار محسن قاجاریان به شهادت رسیدند.

 

در ادامه بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم "احمد رضایی" را می‌خوانید.

 

امروز روز آزمایش الهی است، روزی است که گروهی اندک به ندای مولایشان لبیک می‌گویند و گروهی کثیر به بهانه‌های مختلف نه تنها لبیک نمی‌گویند، بلکه در مقابل امام و مولای خود موضع می‌گیرند و امام را فردی عادی می‌دانند.

زمانی که شنیدم رهبر و امامم فرمودند: سوریه باید حفظ شود وظیفه خود دانستم، به عنوان سربازی کوچک در این جهاد شرکت کرده و حرف امامم را زمین نگذارم.ان شاء الله که مورد رضایت حق تعالی و امام زمان (عج) و رهبرم قرار بگیرد.

و توصیه می‌کنم به افرادی که دستی در سفره بیت المال دارند، بدانند که فقط و فقط باید از امامشان، حضرت علی (ع) و رهبرشان سید علی (مد ظله) پیروی کنند و در پایان از تمامی عزیزان تقاضامندم که این بنده حقیر را مورد عفو قرار دهند.

خدایا به محمد و آل محمد برکت و نعمت ولایت را از این کشور مگیر.

آمین یا رب العالمین

التماس دعا

احمد رضایی

تاریخ وصیت ۹۴/۱۰/۱۴

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

تازه شهید «مدافع حرم» در جمکران

"شهید عمار بهمنی" ماه گذشته داوطلبانه برای دفاع از حرم عمه‌ی سادات و خانم رقیه(س) عازم کشور سوریه شد که طی روزهای گذشته در نبرد با نیروهای تکفیری وهابی در حلب سوریه به شهادت رسید.

روز گذشته خانواده، بستگان و دوستان شهید با پیکر شهیدان در معراج الشهدا وداع کردند. پیکر مطهر این شهید والامقام صبح امروز در شهرک محلاتی تشییع شد.

بسیجی شهید "عمار بهمنی" اهل شهرستان فسا از توابع شیراز بود که در نخستین اعزام خود به سوریه، در دفاع از حرم آل الله به دست نیروهای تکفیری در حلب سوریه به شهادت رسید. او متولد 1364 و مجرد بود.

تصاویر پیش رو مربوط به این شهید بزرگوار است که چندی پیش در کنار دوستان در جمکران به ثبت رسیده است.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الشهدا

تازه شهید «مدافع حرم» در جمکران

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

عید شد بابا نیامد؛ راز چیست؟

دختر بابا منم ، طناز عشق ، رفته بابایم سفر شهر دمشق
یادم آید آن سحرگاهی که رفت ، برنگشته او از آن راهی که رفت
وقت رفتن هست یادم در وداع ، گفت بابا می‌روم بهر دفاع
گفتم از که ؟ از کجا ؟ ای خوب عشق ، گفت از ناموس شیعه در دمشق
گفت باب ا، زینب آنجا بی‌کَس است ، حضرت زهرا بر او دلواپس است
خون ز غیرت در رگ بابا به جوش ، گفت باید او علم گیرد به دوش 
گفت باید تا شود عباس او ، از حرم با جان بدارد پاس او
گفت بابا می‌رود در خاتمه ، تا بگیرد انتقام فاطمه
هست یادم بوسه‌های آخرش ، لحظۀِ قران گرفتن بر سرش
در بغل بگرفت و نازم کرد او ، غرقه در سوزوگدازم کرد او
رفت بابا مست عطر یاس‌ها ، تا شود هم‌سنگر عباس‌ها
رفت بابایم سحرگاهی دمشق ، تا که عباسی کند در شهر عشق 
رفته بود او یاری سید علی ، گفته بود او زود می‌آید ولی   
عید شد بابا نیامد ، راز چیست ، گفته مادر کرده او پرواز چیست
گفته مادر رفته بابا آسمان ، پیش آقا مهدی صاحب زمان
در تحیُر مانده‌ام پرواز را ، می‌کنم با خود مرور این راز را
آه، بابایم که بال و پر نداشت ، پیکرش هم تازه دیدم سر نداشت
بی‌سر و بی‌بال و پر آیا توان ، پرکشیدن از زمین تا آسمان
یادم آید بعد از آن روزی که من ، لاله‌ای دیدم فریبا در کفن
در کفن پوشیده‌ای آرام عشق ، بر دل او داغ بانوی دمشق 
مادرم گفت او که بابای من است ، این‌که تکه‌تکه و پاره تن است
پیکرش همچون شقایق گشته بود ، مادرم می‌گفت عاشق گشته بود
عاشقِ من او نبود آیا ولی ؟ یا نبودم شاید عشق اولی ؟
یادم آمد ، بین ما از آن‌همه ، بهرِ بابا عشق اول فاطمه
عاشقانه یادم آید بَر که زیست ، هر شب او از یاد عشقش می‌گریست  
یاد زهرا یاد زینب اشک و آه ، کربلا و خیمه‌های بی‌پناه 
یاد شام و آن خرابات بلا ، گوشۀِ ویرانه بر پا کربلا
بسته ناموسِ علی در بند و غُل ، مُعجزِ سرنیزه‌های کرده گُل
بعد از آن از عمه پرسیدم سؤال ، تا گذشته بر سر بابا چه حال
گفت عمه رفته بابایم بهشت ، بوده بابا را شهادت سرنوشت
با خودم در کنج تنهایی خویش ، یاد بابا می‌کنم با قلب ریش
آه ، یعنی او مرا تنها نهاد ، دخترش را رفت و بابا جا نهاد
او که هر شب شانه می‌زد موی من ، بوسه می‌زد عاشقانه روی من  
رفت یعنی تا همیشه تا ابد ، تا مرا با درد و غم تنها نهد
ای برایت فاطمه عشق نخست ، دختر دردانه‌ات دل‌تنگ توست  
کُشتۀِ از عشق زینب در دمشق ، بر مزارت خفته‌ام در خواب عشق
آه از آن شب‌ها که در آغوش تو ، خنده‌ام می‌برد عقل و هوش تو
آه آن شب‌های رؤیایی چه شد ، آن‌همه عشق و فریبایی چه شد
مشتریِ نازهای من چه شد ، محرم با رازهای من چه شد
عید شد بابا بیا بس کُن فراق ، دختر دردانه را کو تاب داغ
دل مسوزانم بیا بابای من ، گم‌شده‌ای یوسف زیبای من
تُنگ قلبم بی تو باباجان شکست ، بی تو سال نو عزا و ماتم است
سبزه‌های سال نو پژمرده، زرد ، سفره‌های عیدمان لبریز درد
ای شده عباس زینب در دمشق ، کاش می‌شد بازگردی مرد عشق
کاش می‌شد لحظۀی تحویل سال ، در بغل‌گیرم تو را من در خیال
   شه نشین خانۀِ چشم تو باز ، بوسه‌بارانت کنم بابا به ناز
     هر کجا هستی مرا خوش با تو یاد ، سال نو بابا مبارک بر تو باد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا

شهید مدافع حرم محمدتقی سالخورده که امروز پیکرش درشهرستان نکا تشییع شد

افسران - شهید مدافع حرم محمدتقی سالخورده که امروز پیکرش درشهرستان نکا تشییع شد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الشهدا